کاریکلماتور خسته
کاریکلماتور، خسته از یافتن سوژه جدید به جریان جملهورزی پیوست.
رود که به دریا رسید تنی به آب زد و خستگی راه از تن به در کرد.
ایام هفته روز جمعه رفع خستگی میکنند.
درخت انگور برای رفع خستگی به دیوار تکیه داد.
خورشید برای رفع خستگی سر روی ابر گذاشت.
خستگی را از تن بدر کرده و در لباسشویی انداختم.
برای فرار از خستگی سوار مترو شدم.
شیر خسته به ماست تبدیل شد.
ساعت خسته به خواب رفت.
شتر خسته خواب پنبهدانه را میبیند.
ابر از شدت خستگی گریه سر داد.
آه سیگار، از خستگی به آسمان بلند شد.
مارمولک از شدت خستگی دمش را در تله جا گذاشت.
سوسک خسته تسلیم دمپایی شد.
میز خسته خود را تسلیم موریانه کرد.
خستگی تبر جان درخت را نجات داد.
تفنگ خسته با کشیدن ماشه خودکشی کرد.
باد از شدت خستگی سر با بیابان گذاشت.
ماشین خسته چُرت دیوار را پراند.
پرنده خسته به قفس پناه برد.
خستگی، برای رفع خستگی با آب گرم دوش گرفت.
رود خسته به مرداب بدل شد.
برق برای رفع خستگی به مرخصی ساعتی رفت.
درخت خسته برگهایش را به دست باد سپرد.
http://سیم که لخت شد برق هیبتش برقکار را گرفت.
( کاریکلماتور) | عهدیه فزونی http://ahdiehfozoni.ir/3464:
نویسنده: عهدیه فزونی
16 پاسخ
خیلی خوب بود. خستگی تبر جان درخت را نجات داد خیلی به دلم نشست.
ممنون لیلای عزیزم. ممنون که همیشه حمایتم میکنی عزیزم.
بامزه بودن عهدیه جان🥰🥰🥰🥰
ممنونم زهرا جان.
جملات زیبایی بودند. به نظرم اگه همه زمانها یکی بود شاید جملات زیباتر میشدند.
ممنون زهرا جان. ممنون از پیشنهادتون. پیشنهادتون رو تو نوشتههای بعدی در نظر میگیرم اگه موثر بود حتمن استفاده میکنم.
خیلی باحال و جالب بود. دمت گرم عزیزم👏👏👏
ممنون فریبا جان. حضور و تشویقت باعث دلگرمی منه و بهم انگیزه میده.
خیلی لذت بردم عهدیه جان. خستگی تبر، جان درخت را نجات داد. 😍
ممنون سمیه جان. خوشحالم که دوست داشتی.
کاریکلماتور واقعا جذابه
جمله نویسی آدم همش میخواد کاریکلماتور بنویسه
کاریکلماتور از تمرینهای مورد علاقه منه. امیدوارم یه روز برسه که توش پیشرفت کنم.
الهی که همه سوسکا خسته باشن همیشه😂👌🏻
الهی آمین. به خودم تلقین میکنم از سوسکها نمیترسم. ولی وقتی به طرفم میان فرار رو بر قرار ترجیح میدم.
واووو خیلی خوب بود
من خیلی کاریکلماتور دوست دارم
لذت بردممم
ممنون یاسمبن جان. خوشحالم که دوست داشتی. جمله بهم انگیزه میده کاریکلماتور رو ادامه بدم.