تازه نوشته ام داغ بخوانید
تماس ناشناس

تماس ناشناس

تماس ناشناس یک تماس ناشناس زن را به هم ریخت. با عجله از خانه بیرون آمد. سوار ماشین شد. هیچ چیز جز گوشی برنداشته بود. زمان برای از دست

در اسارت زمان

در اسارت زمان

در اسارت زمان در اسارت زمانم. زمانی که به کندی پیرمرد عصابه‌دست می‌گذرد. گویی زن پابه‌ماهی است که توان راه رفتن ندارد. سکوت در رگ‌های اتاق مادران جریان دارد.