به وقت گاه (تمرینی از کارگاه بیستم تمرین نوشتن با شاهین کلانتری)

یه وقت گاه

 

به وقت گاه

  • گاه به وقت دوستی باید قاطعیت را جایگزین مهربانی و گذشت کرد.
  • گاه می اندیشم درک دیگران دشوارتر از آن است که تصور می کردم. گویی آنان صندوقچه‌ای اسرارآمیز

هستند که هیچ کلیدی نمی‌تواند قفل آن راباز کند.

  • گاه به وقت اندیشیدن به زندگی، درمی‌یابم که روزگار سراسر رنج و اضطراب است؛ اما همچنان آن راعاشقانه دوست دارم.
  • گاه که به وقت دشواری‌ها به بن‌بست می‌رسم و به عبث بودن دنیا می‌اندیشم؛ زیبایی زندگی معجزه‌وار از روزنه‌ای روحم را می‌نوازد.
  • گاه که در پرتگاه ناامیدی می‌ایستم یک نگاه، یک سخن، یک لبخند یا دستان گرم یک دوست،دشتی پرگل را در برابرم نمایان می‌کند.
  • گاه که به اطرافیانم می‌اندیشم آن‌ها را دور و دست‌نیافتنی می‌یایم. گویی فرسنگ‌ها با من فاصله دارند و صدایم به گوش‌شان نمی‌رسد.
  • گاه بدون تفکر سخنی می‌گویم که سبب شناخت بیشتر خودم می‌شود.
  • گاه حضور در سکوت و آرامش بهتر از هر کلامی‌است.
  • گاه به جای داد عشق سر دادن بهتر است سکوت کنیم تا عشق خود ببالد و زبان به سخن بگشاید.
  • گاه فراموش می‌کنیم که زیبایی زندگی به خاطر حضور کسانی‌است که دوست‌شان داریم.
  • گاه لازم است از سرعت خود بکاهیم تا زیبایی مسیر را ببینیم و از آن لذت ببریم.
  • گاه به مادر بودن می‌اندیشم و درمی‌یابم باید صبر را آبیاری کنم و فداکاری را انشاء.
  • گاه به وقت دل‌تنگی به کاغذ و قلم پناه می‌برم.
  • گاه در هیاهوی زمان در کوچه پس کوچه‌های تنهایی شادی را می‌جویم که چون کودکی بازی‌گوش‌ گوشه‌ای پنهان شده است.
  • گاه در نگاه و کلام کودکان عشقی نابی را می‌یابم که سال‌ها در پی‌اش بودم.

 

نویسنده: عهدیه فزونی

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

4 پاسخ

    1. گاه می اندیشم درک دیگران دشوارتر از آن است که تصور می کردم. گویی آنان صندوقچه‌ای اسرارآمیز
      هستند که هیچ کلیدی نمی‌تواند قفل آن راباز کند
      چقدر این قشنگ بود و قابل لمس برای من 😊
      جالب بود این سبک نوشتن🌹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *