کاریکلماتور
برای دیدن خواب شیرین قبل از خواب آب قند میخورم.
فرهاد به امید دیدن خواب شیرین چشم بر هم میگذارد.
به خواب که میروم کودک درونم بیدار میشود.
هروقت چای تلخ میخورم خوابهای ترسناک میبینم.
چشمانم را که میبندم خواب قلقلکم میدهد.
خواب برای شبزندهداری قهوه مینوشد.
قبل از خواب به رنگینکمان میاندیشم تا خوابهای رنگی ببینم.
برای نجات خواب از بیخوابی به او قرص خواب میدهم.
هر شب برای رفع بیخوابی خواب برایش کتاب میخوانم.
پتو را که کنار کشیدم خواب بیدار شد.
روی پایم آب ریختم تا خواب از سرش بپرد.
چشمانم از خواب بیدار شد؛ اما پاهایم نه.
شتر خواب پنبه دانههایی را میبیند که هر روز حمل میکند.
گنجشگ برای داشتن خواب عمیق قرص خواب میخورد.
در خواب بودم که دنیا از راه آبی مهاجرت کرد.
از بس خوابش سنگین بود به خواب ابدی رفت.
مثانهام گرفتار بیخوابی است.
باران خواب را از چشمان زمین پراند.
خواب باران را میدید که سیل در تختش جاری شد.
ساعت که به خواب رفت گنجشگ نفس راحتی کشید.
خواب آشفتهام را به رود گفتم تا در دریا غرقش کند.*
خواب دندان که دید با هراس از خواب پرید.
دیدن خواب شیرین رویای فرهاد است.
- قدما معتقد بودند که خواب آشفته را یاید به رود گفت تا اثرش از بین برود.
- معبران خواب معتقدند دیدن خواب دندان نشانه مرگ یکی از نزدیکان است.
نویسنده: عهدیه فزونی
2 پاسخ
خیلی خوب مینویسی. دیگه وقتشه بیای کاریکلماتورهای نوزاد رو بنویسی. راستی عهدیه کاریکلماتورهات خیلی خوبن. میتونی چاپشون کنی.
ممنون لیلا جان.پبشنهاد خوبیه ممنونم. ممنون که همیشه حمایتم میکنی.