چگونه کاریکلماتور بنویسیم؟
دقیقن نمیدانم کاریکلماتور حاصل ازدواج کلمه و کاریکاتور است یا حاصل شکار صیادی که کلمه را به تور انداخته است، کار هر کدام که باشد نتیجهای نیک به بار آورده و قالبی پرمحتوا و دلنشین را برای علاقهمندان شعر و نثر فارسی به ارمغان آورده است. قالبی که در کمترین زمان ممکن رسالتش را انجام داده و خواننده را به تفکر وا میدارد. در این مقاله کوتاه تجربیات اندکی را که در نوشتن کاریکلماتور به دست آوردهام با علاقهمندان این قالب به اشتراک میگذارم.
کاریکلماتور ترکیب شده از دو واژه کلمه و کاریکاتور است. درواقع کاریکلماتور نوعی از کاریکاتور است که به کمک کلمات شکل میگیرد. به نظر من کاریکلماتور هر چه کوتاهتر باشد زیباتر است به شرط آنکه به معنا آسیب نرساند. به قول معروف باید ایجاز( دریافت بهترین و بیشترین معنا از کمترین کلمه) داشته باشد. نوشتن جملات موجز نیاز به تلاش و تمرین دارد.
مواردی که در نوشتن کاریکلماتور به ما کمک میکنند
برای نوشتن کاریکلماتور باید از معنای کلمه، کلمات مشابه، متضاد، تشبه، زمان و مکان، صفات و ویژگی و رابطه علت و معلولی کلمه آگاهی داشته باشیم. هر چه دامنه اطلاعات ما درباه کلمه بیشتر باشد کاریکلماتورهای بهتری خواهیم نوشت. نگاه تیز و ریزبین و گوش شنوا از عواملی مهمی است که به ما در نوشتن کاریکلماتور کمک میکند. آشنایی با آرایههای ادبی یکی از کلیدهای اصلی ورود به دنیای کاریکلماتور است. به طور مثال وقتی قصد نوشتن کاریکلماتور درباره خورشید را داریم باید به کلماتی مانند آسمان، ماه، ابر، باران و رنگینکمان و روز، بخشنده، گرما، زرد، مهربانی و کلمات که مربوط به خورشید است را روی کاغذی یادداشت کنیم.
خورشید سالهاست دلتنگ دیدار شب است.( خورشید در روز میدرخشد و روز و شب با هم متضاد هستند.)
رنگینکمان حاصل بوسه عاشقانه خورشید بر گونه باران است.( دلیل علمی بهوجود آمدن رنگین کمان تابش خورشید بر قطرات باران است.)
- تشبیه یکی دیگر از آرایههایی است که در نوشتن کاریکلماتور به کمک ما میآید. برخی تشبیهات واضح و پرکاربرد هستند و از روزگار گذشته در نظم و نثر فارسی به آنها اشاره شده است. مانند تشبیه قد یار به سرو چمان . برخی دیگر کمسن و سال هستند و کودکی نوپا محسوب میشوند. ما علاوه بر استفاده از این تشبیهات میتوانیم تشبیهات خلاقانه نوشته و در کاریکلماتورهایمان از آنها استفاده کنیم. تشبیهات ابداعی برای خواننده تازگی داشته و او را به تفکر بیشتر وا میدارد.
ماه برای برداشتن لکهای صورتش به متخصص پوست مراجعه کرد.
ماه لکههای صورتش را با کرمپودر پوشاند.
- برای نوشتن کاریکلماتور میتوان از حوادث و اتفاقات زندگی روزمره بهره گرفت. توجه به سنتها، قوانین و موقعیتهای اجتماعی و گنجاندن آنها در قالب تشبیه و تضاد و حتا طعنه کاریکلماتورهای نابی را متولد میکند.
طناب خود را به دار کشید.
دیکتاتور ظلم را دیکته میکند.
- میتوان از قالب تشخیص و جان به اشیا در نوشتم کاریکلمانور استفاده کرد. جانبخشی به اشیاء و توجه به احساسات و عواطف انسانی نوشته را جذابتر کرده و درک و فهم جمله را آسانتر میکند. مانند نسبت دادن گریه به باران یا مهربانی به خورشید که از صفات انسان است.
خودکار بد مزاج بالا آورد.( مریضی از خصوصیات جانداران است که به خودکار نسبت داده شده است.)
- تلمیح یکی دیگر از مواردی است در نوشتن کاریکلماتور به یاری ما میشتابد( تلمیح یعنی اشاره به اسامی، داستان و سخنان مشهور گذشتهگان در نوشته). به کارگیری تلمیح در نوشته مستلزم مطالعه و آشنایی با ادبیات کهن و داستانها و افسانههای گذشتگان است.
نانوا هم جوش شیرین میزند بیچاره فرهاد.( مهدی فرجاللهی)
- آشنایی با ضربالمثلها و نقل قولهای معروف و به کارگیری آنها در نوشتن کاریکلماتورهای پرمحتوا موثر است. در نوشتن کاریکلماتور میتوان ضربالمثلها را برعکس کرده یا معنای متضاد آن را به کار برد.
سر بیگناه زیر دار نمیرود ولی بالای دار میرود.
نوشته شده توسط عهدیه فزونی
5 پاسخ
عهدیه جان ممنون از توضیحات خوبی که درباره کاریکلماتور داده بودی. عالی بود.
ممنون لیلاجان خوشحالم که دوست دادشتی.
سلام عهدیهجان
چند روزی هست که درگبر کاریکلماتور هستم و دلم میخواست که توانایی خودمو محک بزنم؛ اما چون دوره و مطلبی ندیده بودم درباره این موضوع، ازم برنمیومد. امروز که گوگل کردم اول سایت مدرسه نویسندگی اومد که خب راهی بهم نشون نداد و دوم مطلب سایت شما بود که خیلی ذهنمو باز کرد و ازت ممنونم برای این انتشار عالی.🌱🌺
ممنون سپیده جان. خوشحالم که کاریکلماتورهام بهت کمک کرد. ممنون به سایتم سرزدی. منتظر خوندن کاریکلماتورهات هستم. من به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن کاریکلماتور باید مدام تمرین کرد و دنبال کلمه برای نوشتن بود. چند روز قبل هیچ کلمهای به ذهنم نمیرسید تا سوؤه کاریکلماتور کنم. به طور اتفاقی تو یه برنامه تلویزیونی کلمه پنبه رو شنیدم و دست به کار شدم.