روسلان وفادار
نام اثر: روسلان وفادار
نویسنده: گئورگی ولادیموف
مترجم: روشن وزیری
ناشر: انتشارات ماهی
دستهبندی: رمان روس
تعداد صفحات: ۱۹۶
سال انتشار: ۱۳۹۰
قیمت نسخه چاپی: ۲۳،۸۰۰
درباره کتاب
روسلان وفادار کتابی با دیدگاه و روایتی متفاوت است. زمانی که کتاب را از طاقچه خریدم به جلدش که
عکس سگی بود توجه نکرده و آن را کتابی عاشقانه پنداشته بودم. خواندن کتاب را که شروع کردم از همان
ابتدای داستان که با راوی همراه شدم هم حیرتزده بودم و هم از داستان خوشم آمده بود. بارها از خودم
پرسیدم کتاب چه چیزی دارد که مرا جذب خود کرده و نمیگذارد نیمهکاره رهایش کنم. راوی، داستان
سگی اصیل به نام روسلان را بیان میکند که از تولگی در اردوگاه کار اجباری استالین بوده و برای اهداف
خاص تربیت شده است. هدفی که روسلان تا پایان عمر به آن وفادار میماند. وظیفه روسلان و سگان دیگر
محافظت از زندانیان اردوگاه کار اجباریست. سگها طوری تربیت شدهاند که با کوچکترین حرکت اضافه
زندانیان، به آنها هشدار داده و صاحبان را از نیت آنان آگاه میکنند. پس از منحل شدن اردوگاه، فردی
که وظیفه گشتن سگها را دارد، از این کار سر باز میزند و سگها راهی شهرک نزدیک اردوگاه میشوند.
روسلان نمونه کامل وفاداری یک سگ به صاحبش و کاری است که برای آن تربیت شده است. بخشهایی
از داستان از زبان روسلان بیان میشود که براساس نوع تربیتش خود را برتر از سگان خیابانی دانسته و
همنشینی با آن را نمیپسندد.
روسلان داستان تاثیرگذاری انسان روی حیوانات است. انسانی که همه چیز را به نفع خود میخواهد و در
صورت عدم نیاز آن را مانند زباله به گوشهای پرت میکند. نویسنده، اردوگاه کار اجباری و شهرک روسی را
از دیدگاه روسلان به تصویر میکشد. دنیایی که روسلان با تعجب به آن مینگرد و گاه آن را نکوهش میکند.
آقای وزیری با ترجمه ساده و روان کتاب بر جذابیت آن افزوده است.
درباره نویسنده
گئورگی ولادیموف متولد ۱۹۳۱ نویسنده و ویراستار و مخالف سیاسی روسی در اکراین چشم به جهان
گشود. ولادیموف در سال ۱۹۶۱ به اتحاد نویسندگان روس پیوست. روسلان فداکار اولین بار در سال ۱۹۷۵
در آلمان منتشر و سبب شهرت ولادیموف شد. گئورگی در سال ۱۹۸۳ به دلیل دشوار بودن فعالیتهای
فرهنگی در شوروی به آلمان شرقی مهاجرت کرده و شهروند آلمان شد. در سال ۲۰۰۰ گورباچوف
شهروندی ولادیف و بیش از بیست شخصیت فرهنگی و علمی در تبعید روسیه را به آنها باز گرداند.
ولادیموف در ۲۰۰۳ میلادی در فرانگفورت درگذشت و در مسکو به خاک سپرده شد.
برشی از کتاب
اگر کسی از این نیایشهای سگانه سر در میآورد، همواره همان شِکوه ابدی را در آنها مییافت که از
درماندگی در درک روح اسرارآمیز موجودات دوپا و پیبردن به مقاصد جاودانی آنها حکایت دارد. چون هر
حیوانی لاجرم درمییابد که انسان موجودی است بزرگ و این بزرگی گستره وسیعی را، هم در جهت نیکی
و هم در جهت بدی در برمیگیرد؛ اما به رغم این همه، حیوان حتا اگر حاضر باشد به خاطر انسان جان
بدهد، نمیتواند او را همه جا همراهی کند. قادر نیست بر هر قلهای صعود کند و از هر مرزی بگذرد،
سرانجام جایی متوقف میشود و سر به شورش برمیدارد.
نویسنده: عهدیه فزونی
آخرین دیدگاهها