مرثیهای برای یک رویا
نام کتاب: مرثیهای برای یک رویا
نویسنده: هیوبرت سلبی جونیور
مترجم: هما قناد
انتشارات میلکان
سال انتشار: ۱۳۹۹
درباره کتاب
رمان مرثیهای برای یک رویا داستان چهار امریکایی است که برای رسیدن به رویای خود تلاش میکنند. سه
جوان و یک زن مسن که برای رسیدن به رویایشان در دام اعتیاد افتاده و قادر به رهایی از آن نیستند. هری
پسر سارا به همراه دوست دخترش مایرون و دوست سیاهپوستش تایرون رویای داشتن کافیشاپ و بار را
در سر میپرورانند. برای رسیدن به این آرزو پسرها چند روزی را کار میکنند تا سرمایه اولیه را بدست
آورند. بعد از بدست آوردن سرمایه اولیه شروع به خرید و فروش مواد میکنند تا سرمایه لازم برای رسیدن
به رویایشان را بدست آورند. در همین میان به بهانه تست مواد و داشتن انرژی لازم برای کار فروش
اعتیادشان افزایش مییابد.
سارا با تماسی تلفنی که او را به برنامه تلویزیونی دعوت میکند تصمیم به کاهش وزن میگیرد تا لباس
قرمز و کفش طلایی اندازهاش شود. توسط یکی از دوستانش با پزشکی آشنا میشود که با دادن چند
قرص سارا را به آرزویش میرساند. وزن سارا به سرعت کاهش مییابد. هری در دیداری که با مادرش دارد
متوجه تغییر رفتار و اعتیاد او به قرصها میشود و به سارا هشدار میدهد؛ اما سارا چنان غرق در رویای
مشهور شدن است که حرفهای پسرش را نمیشنود.
هیچ کدام از این افراد خود را معتاد ندانسته و معتقدند قبل از اینکه کارشان به کارتونخوابی برسد به
رویایشان دست خواهند یافت. با همین تفکر رویایشان کمرنگ شده و دستیابی به آن به آینده موکول
میشود. آنها زودتر از آنچه تصور میکردند رویایشان را به خاک سپرده و اعتیاد و مواد را جایگزین آن
میکنند. اعتیاد تمام اعتقادات و آرزوهای آنها را بر باد داده و عشقشان را به نابودی میکشاند
درباره نویسنده
هیوبرت سلبی جونیور متولد متولد ۲۸ ژوئیه ۱۹۲۸ در ایالت نیویورک امریکاست. هیوبرت در پانزده سالگی از
مدرسه اخراج میشود و به دریانوردی روی میآورد. بعد از ابتلا به بیماری سل یکی از ریههایش برداشته
شد و او از مرگ حتمی نجات یافت. او به دلیل بیمار قادر به کار کردن نبود و اکثر اوقات را در تخت سپری
میکرد. به پیشنهاد دوست دوران کودکیاش به نویسندگی روی میآورد و در سال ۱۹۶۴ اولین رمانش به
اسم “آخرین خروجی به بروکلین” را منتشرمیکند که با استقبال خوانندهگان روبهرو میشود. هیوبرت در
سال ۲۰۰۴ درگذشت.
آثار هیوبرت سلبی جونیور
آخرین خروجی به بروکلین
اتاق
درخت بید
مرثیهای برای یک رویا
ترانه برف خاموش( مجموعه داستان)
داستانهای کوتاه
مطالعه کتاب را به دوستانی که علاقهمند به داستانها و رمانهای اجتماعی هستند توصیه میکنم.
علاقهمندان میتوانند کتاب مرثیه برای یک رویا را از اپلیکیشن فیدیبو و طاقچه و همچنین سایت ایران کتاب
تهیه کنید.
بریدهای از کتاب
بعضی وقتها. بعضی وقتا هم آدم حس میکنه زمان ثابت مونده. انگار تو یه کیسهای و نمیتونی بیرون
بیای و یه نفر بهت میگه اوضاع با گذر زمان بهتر میشه؛ ولی زمان فقط سر جاش ایستاده و به تو دردات
میخنده…. و بعد بلاخره از هم میپاشه و میشه شش ماه بعد. انگار همین الان لباس تابستونیهات رو
بیرودن آوردی و بعد کریسمس میاد و این وسط سالها درد و رنج بوده.
نوشته شده توسط: عهدیه فزونی
24 پاسخ
جالب بود
اتاق همون رمان معروفی هست که خیلی ازش حرف زده شده؟ من نخوندم رمان خوان نیستم جز چند تا خیلی خوب و خیلی بد در دوران نوجوانی دیگه نشد بخونم
رمان اتاق معروف از اما دان هیوه. لتفاقن یه پست دربارهاش انتشار دادم. لینکش رو براتون میزارم اگه دوست داشتین بخونید.معرفی کتاب اتاق از اما دانا هیو | عهدیه فزونی
https://ahdiehfozoni.ir/2865
رویای انسان در سلامت عقل محقق میشه و اعتیاد عقل رو زایل میکنه و دیگه رویایی نمیمونه
ممنون از معرفی کتاب
وقتی مواد وارد زندگی میشه عقل بار و بندیلش رو میبنده و میره.
ممنون از بررسی شما.
اعتیاد مشکل خانمان بر انداز.
ممنون افسانه جان.
مرسی از معرفی کتاب
خواهش میکنم زهرا جان. ممنون از شما.
معرفی خوبی بود عهدیه جان. مرسی از اینکه این کتاب رو بهمون معرفی کردی🙋🏻♀️😍
ممنون زهراجان.
به نظر کتاب خوبی میاد. اون بریده کتاب رو دوست داشتم و معرفی تو رو. نشر میلکان هم از اون انتشارات خوباست. مرسی از معرفی سعی میکنم در اولین فرصت از طاقچه یا فیدیبو بخونمش 😌❤️
خواهش میکنم فریبا جان. انتشارات میلکان واقعن کارش خوبه. بادیدن اسمش مشتاق میشم کتاب رو بخونم.
ممنون از کتابی که معرفی کردید
خواهش میکنم. ممنون از شما که به سایتم یر زدید.
سلام عهدیه جان
ممنون که این کتابو معرفی کردی عزیزم
تصور رسیدن به آرزوها و اعتیاد …
غم انگیزه
ممنون زهرا جان. متاسفانه خیلی ها میخوان ره ده ساله رو یک شبه برن.
متاسفانه زندگی بیشتر کسانی که میخواهند خیلی زود و بدون زحمت به رویاهاشون برسن
داستانهای اجتماعی رو دوست دارم
ممنون از معرفی
دلم برای شخصیتهای داستان خیلی سوخت. البته از دستشون عصبانی هم بودم.
من ازین نویسنده کتابی پخوندم. اما با معرفی شما حس میکنم نوشتههاشون به علاقه من نزدیک باشه 😍😍😍مرسی مرسی عهدیه جون از معرفی خوبت
خواهش میکنم سپیده جان. منم اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم. ترجمه روان کتاب باعث شد جذب کتاب بشم.
سلام عهدیه ی عزیز
ممنون از کتابی که معرفی کردی.
بازهم از این پستها بزار
آشنایی با کتابها را دوست دارم
ممنون ندا جان. خوشحالم دوست داشتی. حتمن عزیزم.
واقعا ما آدما گاهی بهای سنگینی به خاطر حرص و طمع و صبور نبودن میدیم چون خوب بلدیم خودمون رو فریب بدیم و تافتهی جدا بافته از بقیه بدونیم
دقیقن مهگل جان. با همین افکار جلو میریم و بدون اینکه متوجه بشیم ب با خودمون شرایط نابودیمون رو فراهم میکنیم.