کاریکلماتور گچ
گچ برای محکمکاری دوش میگیرد.
نقاش با گچ روی دیوار را بوتاکس کرد.
دیوار پیر چروک صورتش را با گچ صاف کرد.
نقاش با رنگ دیوار را بزک میکند.
گچ برای محکمکاری از چشم باد پنهان میشود.
گچ تنها امید دیوار قدیمی است.
دل دیوار به قدری سیاه بود که گچ هم نتوانست سفیدش کند.
گچ از همکاری با آب خسته است.
عمر گچ بدون آب به بادی بند است.
باد با فوتی گچ مغرور را به فنا داد.
به دلیل افزایش بیکاری گچ نوادهاش کناف، را با خو به سر کار میبرد.
گچ به کار نوادهاش کناف، افتخار میکند.
سیمان چشم دیدن گچ را ندارد.
گچ تخته باسوادترین فرد خاندان گچهاست.
با سر کار آمدن وایتبرد گچ بازنشسته شد.
گچ مدرسه دانای کل گچهاست.
نویسنده: عهدیه فزونی
6 پاسخ
چقدر خلاقانه بود. واقعن لذت بردم. آفرین به تو عهدیه تو واقعن تو کاریکلماتور استعداد داری
ممنون لیلاجان، ممنون از لطف و حمایتت
آفرین عهدیه جان
اینا رو دوست داشتم:
عمر گچ بدون آب به بادی بند است.
گچ مدرسه دانای کل گچهاست.
گچ تخته باسوادترین فرد خاندان گچهاست.
سیمان چشم دیدن گچ را ندارد.
ممنون زهراجان، روزی که نقاش و کناف کار داشتیم این کاریکلماتورها رو نوشتم.
عمر گچ بدون آب به باد بند است👏🏻👏🏻👏🏻 قلمت سبز دوست خوبم❤🙏🏻
ممنون زهرا عزیزم