دیدار با افراد سمی
فکر کردن به او هم ذهنم را به هم میریزد. نمیدانم چگونه به خود اجازه داده تا زندگی دیگران را تحت
تاثیر قرار دهد. شرایط ایجاب میکند با او هم کلام شوم و پای صحبتش بنشینم. طرز فکرمان زمین تا
آسمان تفاوت دارد. کارهایی که انجام میدهد از نظر من اسراف زمان و پول است. خریدهای غیرضروری از
اولویتهای اوست. شاید او هم درباره من اینگونه فکر میکند. شاید او گمان میکند من فردی سمی
هستم و دیدار با من زندگی و ذهنش را تحتتاثیر قرار میدهد و روی او تاثیر منفی میگذارم.
با اینکه بارها به خود گفتهام باید از افراد سمی دوری کنم؛ اما این بار نمیشود. او با زندگی ما گره خورده
است. گره گوری که من اجازه باز کردنش را ندارم. به خاطر کسی که دوستش دارم باید با او کنار بیایم. با
اینکه از او دورم تاثیرش را روی ذهنم حس میکنم. صبح خوابی آشفته دیدم که علتش فکر کردن به او
بود. گاهی به خود میگویم زیادی حساس هستی باید به انتخاب دیگران احترام بگذاری؛ اما وقتی بیشتر
فکر میکنم او را فردی سمی و خودخواه میبینم که با حضورش سبب اضطراب در من و خانوادهام
میشود.
روانشناسان معتقدند بهترین گزینه برای رهایی از آدمهای سمی دوری از آنهاست. راه حل خوب و
مفیدی است؛ اما متاسفانه گاهی این امر امکانپذیر نیست.
نویسنده: عهدیه فزونی
2 پاسخ
یه راهم نادیده گرفتن اونهاست. میدونی کنارشون باشی ولی طوری رفتار کنی که کمترین تنش و کنش رو باهاش داشته باشی
سعی میکنم نادیده بگیرم؛ اما حضورش بار منفی داره و تحملش رو سختتر میکنه.