دلتنگی برای خود
حس عجیبی دارم. دلتنگم؛ اما نمیدانم دلتنگ چه کس یا چیزی. دلتنگ کسی هستم که خیلی به من
نزدیک است؛ اما نمیدانم کیست. دفتر یادداشتهای روزانه را برمیدارم و ورق میزنم. در این چند روز به
همه کسانی که دوستشان دارم یا سرزدهام و یا تلفنی صحبت کردهام. در این صفحات فقط جای یک نفر
خالی است، آن یک نفر خودم هستم.
روزها به قدری با سرعت سپری میشوند که خودم را فراموش کردهام. مثل خیلیهای دیگر من هم خودم
را از یاد بردهام. یادم رفته یک “خسته نباشی عزیزم” به خودم بگویم. از خودم به خاطر مسئولیتپذیریم (
که خیلی برایم مهم است) تشکر کنم. نمیدانم در کدام کوچه پس کوچه خودم را جا گذاشتهام که
اینچنین دلتنگ خود هستم.
چرا خود را فراموش میکنیم؟
فرهنگ غالب بر جامعه
بسیاری از آدمها فکر میکنند خود را بیشتر از دیگران دوست دارند و حاضرند برای رسیدن به آرزوهایشان
باتمام توان تلاش کنند. زمانی که نوبت به عمل میرسد اولویت را به دیگران میدهند و خواسته خود را
فراموش میکنند. البته فرهنگ در این نوع طرز تفکر و بینش نقش مهمی دارد. در کشور ما، از کودکی به
ما دیکته میشود که خودخواهی صفت منفی است و هر کس به خود و نیازهایش توجه کند فردی
خودخواه است. در خانه و مدرسه به ما آموختهاند که نیازهای دیگران را در اولویت قرار دهیم تا مورد
سرزنش قرار نگرفته و برچسب بچه بد بر ما زده نشود. ما کودکانمان را مجبور میکنیم علارغم میل
باطنییشان اسباببازی محبوبشان را به دوستانشان بدهند. در صورت سرباز زدن کودک او را سرزنش
کرده و برچسب بچه بد به او میزنیم.
هرچه فرد بزرگتر میشوید این تفکر هم پررنگتر میشود. بسیاری از افراد به خاطر پدر و مادر رشته
تحصیلی مورد علاقه خود را رها میکنند. شغلی انتخاب میکنند که علاقهای به آن ندارند. هرچه فرهنگ
سنتیتر باشد عدم توجه به خود پررنگتر میشود. در این نوع فرهنگ یا والدین خود را فدای فرزند میکنند
و یا فرزندشان را وادار به برآوردن خواستههای و آرزوهای بر باد رفتهشان میکنند.
در واقع این افراد برای جلب رضایت دیگران، خود و آرزوهایشان را فدا کرده و گاه تا پایان عمر نقش بازی
میکنند.
مشکلات زندگی
بسیاری از افراد در مواجه با مشکلات و هزینههای زندگی آگاهانه تصمیم میگیرند خود را نادیده بگیرند تا
باری از روی دوششان برداشته شود. این افراد آرزوها و حتا خودشان را در کمد و گنجهای میگذارند و قول
میدهند در اولین فرصت به سراغشان خواهند آمد. در گیر و دار زندگی این افراد خودشان را فراموش کرده
و سال به سال به کمد سر نمیزنند و گردی از روی آرزوهایشان نمیتکانند.
چشم و هم چشمی
برخی دیگر از افراد اولویتهای خود را براساس اولویتهای دیگران انتخاب میکنند. این افراد مدام
حواسشان به زندگی اطرافیان است تا از آنها عقب نمانند. متاسفانه در این اولویتبندی ظاهر زندگی
حکمرانی میکند. افراد مدام در حال چشم و هم چشمی با هم هستند. به علایق خود توجه نمیکنند و
ظاهر زندگی دیگران را در اولویت کارهایشان قرار میدهند. این گروه اصلا متوجه فراموش کردن خود نیستند
و گمان میکنند آنچه را که انجام میدهند خواسته واقعی خودشان است. شاید خلعی در زندگی خو
د حس کنند؛ اما به ندرت به منشاء خلا که چشم و هم چشمی است پی میبرند.
راههای فراموش نکردن خود
اختصاص زمان به خود
نوشتن علایق و آرزوها
پیادهروی تک نفره
هدیه دادن به خود
دعوت خود به غذای مورد علاقه
سعی در شناخت خود
گوش سپردن به حرفهای خود
دوری از کسانی که به ما و علایقمان احترام نمیگذارند.
انتخاب دوست مناسب برای خود
نامه نوشتن به خود
نوشته شده توسط عهدیه فزونی
4 پاسخ
خیلی خوشحالم که دوباره به نوشتن برگشتی. مراقب خودت خیلی باش عزیزم. به مطلب خیلی خوبی اشاره کرده بودی
ممنون لیلای عزیزم.
سلام سلام عهدیه جان
من بعد از مدتها تونستم یکم وقت کنم بیام یه سری به دوستان بزنم
امیدوارم همیشه حالت خوب خوب باشه.
راستی عهدیه جان درباره من تو رو خوندم
چقدر ساده و صمیمی
دلم سوخت اونجا که انقدر ذوق و شوق داشتین برای مسابقه اما به خونه برگشتین.
خوشبختم منم بچه روستام و البته همسنیم
قلمت سبز و اندیشت پر نور خانوم گل
سلام زهرا عزیز. ممنون که به سایتم سر زدی. متاسفانه بچههای روستا امکانات کمتر دارند. خوشحالم که دوست داشتی. فکر میکردم ده سالی از شما بزرگترم.
متاسفانه مدتهاست میخوام به سایت شما و دوستان دیگه سر بزنم اما وقت نمیکنم. این روزها حتما این کار رو انجام میدم. چه حس خوبی داره که با یه روستایی موفق و باستعداد آشنا شدم. موفق باشی غزیزم.